مسافر قصه من !
هر چند دیگر تو را از پنجره ی آسمان نمیبینم اما تمام احساسات را در لحظه هایم ترسیم میکنم
واز لابه لای خاطره های دیروز تصویر چشمانت را میبینم که هنوز با اینهمه فاصله ای که مثل
دو خط موازی مرزی میان ما کشیده شده میدرخشند وصدای زخمه ی سازت را میشنوم
که چون آوای موسیقی شبگرد تنها عاشقانه ترین نغمه را سر میدهد تا کسی نداند که چه غریبانه رهسپار جاده های زندگی هستی !! !
:: بازدید از این مطلب : 317
|
امتیاز مطلب : 102
|
تعداد امتیازدهندگان : 25
|
مجموع امتیاز : 25